یکشنبه، شهریور ۲۹

"آن کس که بداند که نداند و نخواهد" یا ما مردم چقدر با سواديم؟

گاهی بعضی چیزهای به‌ظاهر ساده، نشان از واقعیت‌هایی عمیق و مهم دارند؛ غلط‌های املایی که در نوشته‌های مختلف، بر سردر مغازه‌ها، روی تابلوها، پشت ماشین‌ها و روی دیوارها دیده می‌شوند، از همین چیزهای ساده هستند. چیزهایی که وقتی در سطح عمومی به نماش گذاشته می‌شوند، معنایی فراتر از کم‌سوادی یا ناآگاهی یک فرد دارند. ببینید: (درست‌ها را داخل پرانتز نوشته‌ام)

• روی تابلوی یک پزشک: ویزیت با تعین وقت قبلی (تعیین)
• در یک آگهی، روی دیوار یک مسجد: حضرت اولیا مخدره... (علیامخدره)
• روی تابلوی یک مکانیکی: تنظیم ارتفاء ماشین (ارتفاع)
در سایت رسمی یک وزارتخانة آشنا: حجمه (هجمه)
• بر سر کوچه‌ای از کوچه‌های این شهر: کوچة بهرالعلومی (بحرالعلومی). جالب آنکه این کوچه دو تابلو دارد؛ هر یک با یک املا!
• روی کارت ویزیت برخی آدم‌های باسواد: پست الکترونیک: www.xyz@yahoo.com
• روی در بعضی ماشین‌ها: لطفاً درب را آهسته به بندید! (ببندید) (از درب و در می‌گذریم!)
• در بسیاری از نامه‌های رسمی و اداری و روزنامه‌ها و...: سپاسگذارم (سپاسگزارم)
• پارچه‌نوشته‌ای بزرگ بر سردر یک مغازه: این مغازه به 200متر بالاتر منتقل یافت. (انتقال یافت)
• روی یک دیوار، در آیه‌ای از قرآن: تطمعن (تطمئن)

این فقط یک سطح و یک نوع از این کم‌سوادی است. معتقدم عمق و سطح آگاهی و سواد مردم ما خیلی کم‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم یا فریاد می‌زنیم و به رخ می‌کشیم. این را به حساب توهین و تحقیر نگذارید. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردمانی هستیم که با آگاهی‌ها و مهارت‌های خرد و کوچک؛ البته این کوچک بودن، متناسب با شغل و منصب و جایگاهمان، "کوچک" و "بزرگ" می‌شود. از رفتارهای فردی و اجتماعی‌مان گرفته تا مدیریت‌های کلان شهری و کشوری، از سیاستمان گرفته تا دیانتمان، از کوچه و بازارمان گرفته تا صنعت و اقتصادمان، از فرهنگ و هنرمان گرفته تا ... همه نشان از چیزی دارد که برخی به آن می‌گویند توسعه‌نیافتگی، من به آن می‌گویم ناآگاهی و بی‌سوادی و فکر می‌کنم که همة بدبختی‌ها و "توسعه‌نیافتگی"های ما، از همین ناآگاهی ناشی می‌شود.

مشکل هم اینجاست که "می‌دانیم که نمی‌دانیم" اما "نمی‌خواهیم" قبول کنیم. (ما شامل هیچ‌یک از آن حالات چهارگانة مشهور نمی‌شویم: آن کس که بداند و... و بنابراین، هیچ توصیه و راه‌حلی هم برای درد ما پیدا نمی‌شود!)

خیلی چیزها هست که می‌بینم و می‌شنوم (فراتر از غلطهای املایی و اشتباهات ظاهری) و مرا به این اعتقاد می‌رساند. بگذریم.

۱ نظر:

  1. سلام
    مطلب جالبي بود.اينكه نگرش ما نسبت به مسائل چه گونه وچه طور باشد ارتباط مستقيمي با سطح سواد ما دارد.
    نكته قابل برداشت از اين مطلب:
    سطح سواد نويسندگان يك اطلاعيه به اندازه اي است كه در نوشته هايشان مشخص مي شود حال اين سوال مطرح مي شود:ميزان سواد درخواست دهندگان آن مطلب به چه اندازه است؟آيا درخواست دهندگان مطلب نيز به دليل سواد كمتر درخواست نگارش مطلب توسط شخص ديگري را داده اند يا چيزي ديگر...

    پاسخحذف