این روزها: عضو کمیسیون تنظیم مقررات به ریاست رگولاتوری رسید و رییس رگولاتوری به عضویت هیأتمدیره زیرساخت درآمد؛ صرف نظر از درستی یا نادرستی این انتصابات، این خبر برایم بهشدت یادآور یک بازی است: پازلی که در آن، فرد با جابجایی مهرههایی مسطح، تلاش میکند شکلی بههمریخته را مرتب کند.
نکات بعدی را بخوانید و در مورد درستی این تشبیه و تصور، قضاوت کنید:
• در این بازی، تعداد مهرهها محدود است؛
• مهرهها درون یک کادر بسته قراردارند؛
• مهرهها (از کنارهها) در هم فرو رفتهاند؛
• هر حرکت (جابجایی یک مهره) الزاماً تصویر را واضحتر نمیکند؛
• یک خانه همیشه خالی است و تصویر، همیشه (حتی اگر کامل شود) ناقص است؛
• اگر بخواهید یک مهره را در بیاورید، اسباببازیتان خراب میشود (چون اصولاً بازی اینگونه ساخته شده است!)
• پس ازمدتی، مهرهها فرسوده و ساییده میشوند و حتی اگر کنار هم تصویری را تشکیل دهند، آن تصویر، مات و فرسوده خواهد بود؛
• و مواردی دیگر که پیبردن به آنها چندان سخت نیست!
و یکی دو سؤال بنیادی:
• اصولاً آیا تصویری که در پایان بازی شکل میگیرد، زیبا و دلچسب خواهد بود؟ (البته اگر بازی تمام شود!)
• اگر (شما به عنوان بازیکن) وسط کار خسته شوید، چه میکنید؟ بازی و پازل را به فرد دیگری میسپارید؟ یک پازل جدید با تصویری جدید میخرید و بازی را از نو شروع می کنید؟ یا اصلاً از خیر بازی میگذرید؟
و یک سؤال دیگر:
• اگر بازی به نتیجه نمیرسد، آیا به خاطر این نیست که اصولاً مهرهها اجزای یک تصویر نیستند و در کنار هم هیچ شکلی را درست نمیکنند؟!
کاش به جای بازی با مهرهها، نقاشی یاد بگیریم!
این مطلب را در تحليلگر فاوا هم بخوانید.
مشكل اين جاست كه هميشه انتظار داريم يكي از بيرون مهره ها را جابه جا كند يا يكي از بالا نقاشي مان كند. اصلاح بايد توسط خود مهره ها انجام بشود. و لازمه اين اصلاح، شايد قبول جا به جايي مهره ها با مهره هاي خارج پازل و شايد هم رشد مهره هاي داخل بازي باشد.
پاسخحذف