شنبه، اسفند ۱۵

کتیبه با شکلی نو به آدرسی جدید منتقل شد.
از این به بعد، مطالب کتیبه را آنجا بخوانید.

ادامه مطلب

چهارشنبه، اسفند ۱۲

زرد، دکه، الکترونیک (بر وزن صدا، دوربین، حرکت)

هفته نامه برنامه، ارگان معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق) در صفحه اول شماره اخیر خود، از قول معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست‌جمهوری (شق دوم آن سازمان مرحوم و دونیم‌شده)، تیتر زده است: "تا دوسال آینده، دولت الکترونیک محقق می شود."

البته واضح و مبرهن است که این روزها، همة هم‌وغم مدیران ارشد وزارت ICT و دولت این شده که "الکترونیک شوند" و این، مدالی دیگر باشد بر سینه ایشان (مثل اپراتور سوم موبایل!)، اما وقتی متن کامل همین گفتگو را در "برنامه" می‌خوانیم، متوجه می‌شویم که مصاحبه‌شونده پس از کلی مقدمه و مؤخره، صرفاً گفته است: "ما انتظار داریم در دو سال آینده بخش اعظمی از خدمات دستگاه‌ها را الکترونیکی کنیم."

حال چگونه تدوین‌کننده مطلب، از این گفته جناب معاون، نتیجه گرفته است که تا دو سال دیگر دولت الکترونیک محقق می‌شود، سؤالی است که در پرتقال‌فروشی باید به دنبال آن گشت!

این روزها، اگرچه برخی نشریات عمومی وابسته به دولت یا طرفدار آن (احتمالاً بنا به وظیفه ژورنالیستی خود) چشم و ذهن عابران ایستاده در کنار روزنامه‌فروشی‌ها را با تیترهایی ‌اینگونه جذاب و رنگارنگ، نوازش می‌دهند، از ارگان رسمی یکی از مهمترین نهادهای دولتی که باید به دور از روش‌های پسندیده و ناپسند مطبوعاتی، به انعکاس برنامه‌های واقعی و واقعیات برنامه‌ها بپردازد، انتظار نمی‌رود که حرف نگفته‌ای را تیتر اول خود سازد. (البته اگر هم گفته می‌شد، چندان عجیب نبود!) آن هم سازمان (ببخشید! معاونتی) که وظیفه‌اش برنامه‌ریزی برای این مملکت است و صد البته به دنبال فروش روی دکه نیست! هست؟!
بگذریم!

ادامه مطلب

شنبه، اسفند ۱

دولت الکترونیک در خوشه‌ یک قرار دارد!

این مطلب را برای روزنامه همشهری نوشته‌ام:

اگرچه موضوع خوشه‌بندی خانوارها پس از مدتی کوتاه منتفی شد، اما این اقدام مستعجل دولت، نکته‌ای ظریف در دل داشت که جای تأمل دارد:

در ابتدای طرح، اظهارات مدیران مرکز آمار حاکی از آن بود که در 16 استان از استان‌های کشور، برای رفاه حال مردم، علاوه بر سایت این مرکز شماره تلفن گویایی هم در نظر گرفته شده تا شهروندان با استفاده از آن، اطلاعات مربوط به خوشه‌بندی خود را به دست آورند. آنگونه که از مصاحبة رییس مرکز آمار ایران بر می‌آمد، دلیل این تصمیم آن بود که در این استان‌ها دسترسی مردم به اینترنت کمتر است و ممکن است نتوانند از سایت مرکز آمار ایران استفاده کنند. لیست این 16 استان‌ در روزهای نخست در سایت مرکز آمار ایران موجود بود که البته در حال حاضر آن را فقط در آرشیو خبرگزاری‌ها می‌توان یافت.

این لیست گویای آن بود که مرکز آمار ایران علاوه بر خانوارها، استان‌ها را هم (خودآگاه یا ناخودآگاه) خوشه‌بندی کرده است! نخستین برداشت از این خوشه‌بندی، این است که در حال حاضر، ساکنان 16 استان از 30 استان کشور هنوز برای استفاده از خدمات اینترنتی با مشکل مواجه هستند. طرح و بررسی دلایل این موضوع، در این مقال نمی‌گنجد، اما آنچه باید مورد توجه دولتمردان و برنامه‌ریزان قرار گیرد این است که در حالی که مدیران مرکز آمار ایران به چنین واقعیتی اذعان می‌کنند (که البته دور از حقیقت هم به نظر نمی‌رسد)، دیگر نمی‌توان صرفاً با اعلام آمار و ارقام مربوط به افزایش ضریب نفوذ اینترنت و مشابه آن، دم از توسعه خدمات اینترنتی و یا دولت الکترونیک زد! آن هم آماری که اصولاً هنوز مبنای محاسبة مشخصی ندارد!

نکته جالب و قابل تأمل دیگر آنکه در حالی نام استان هرمزگان در میان این 16 استان به چشم می‌خورد که مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات خبر می‌دهد این استان توانسته رتبه نخست کشوری را در خصوص تحقق شاخص‌های بخشی فناوری اطلاعات در برنامه چهارم توسعه به خود اختصاص دهد. (ایرنا، 12/11/88)

حال این سؤال و تناقض نمایان می‌شود که چگونه استان برتر کشور در دستیابی به شاخص‌های توسعه فناوری اطلاعات، در میان استان‌های کمتر بهره‌مند از خدمات اینترنتی قرار می‌گیرد؟ آیا تعریف مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات از شاخص‌های توسعة فناوری اطلاعات، با تعاریف و شاخص‌های مرکز آمار ایران متفاوت است؟ تعبیر دیگر این است که احتمالاً زیرساخت‌های توسعة فناوری اطلاعات در این استان فراهم شده اما دسترسی مردم به این خدمات هنوز با مشکل مواجه است. بدین معنی که هنوز سرویس‌دهندگان خدمات اینترنتی در این استان نتوانسته‌‌اند خدمات خود را به‌خوبی گسترش دهند و یا کیفیت خدماتشان مناسب و مطلوب نیست؛ در اینصورت نیز باید سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها اصلاح شود تا در همه استان‌های کشور فضای ارائه خدمات برای فعالان این حوزه فراهم شود.

خوشه‌بندی خانوارها منتفی شد، اما امیدواریم خوشه‌بندی استان‌های کشور، تلنگری باشد به مدیران و برنامه‌ریزان توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات در کشور تا بیاد آورند که از منظر دسترسی به اینترنت، هنوز نیمی از استان‌های کشور در خوشة یک قرار دارند؛ و این یعنی وجود مانعی بزرگ بر سر راه تحقق دولت الکترونیک در ایران؛ آن هم زمانیکه مدیران دولت دهم، این دولت را اولین دولت الکترونیک می‌خوانند.

این مطلب را در تحلیلگر فاوا هم بخوانید.

ادامه مطلب

یکشنبه، بهمن ۲۵

رشته‌های بین ما

وقتی 1000تومانی را به روزنامه‌فروش دادم، گفتم: "اعتماد"

باقی پول را بدون اینکه بشمارم در جیبم گذاشتم و فکر کردم هنوز امیدی هست!

ادامه مطلب

پنجشنبه، بهمن ۱۵

بدشانسی!

ادامه مطلب

دوشنبه، بهمن ۱۲

و خدا gmail را آفرید!

در حالیکه چندی پیش یکی از مدیران شرکت فناوری اطلاعات از "راه‌اندازی پست الکترونیک ایرانی برای همه" خبر داده بود، در خبری می‌خوانیم که در راستای "تحقق طرح دولت الکترونیک"، برای یکی از نهادهای دولتی پست الکترونیک ایجاد شده است؛ البته با استفاده از سرویس gmail!

(متن این خبر را که در خبرگزاری رسمی دولت منتشر شده است، اینجا بخوانید!)

نتیجه اخلاقی:
1- این خبر، میزان "تحقق طرح دولت الکترونیک" را در ایران نشان می‌دهد!
2- این خبر، با وضوح بسیار، شاهدی است بر این ادعا که "پست الكترونیك ایرانی ناكام ماند."

پرسش اخلاقی:
1- در متن خبر از قول مدیر دولتی مربوط آمده است که "در این پست حداکثر فضا به کار گرفته شده." اما مگر می‌توان در سرویس gmail‌ از حداکثر فضا استفاده نکرد؟!

2- مگر "استفادة حداکثری از فضای gmail" در اختیار این مقام است که آن را اینچنین (و احتمالاً با افتخار و به عنوان یک دستاورد) بیان می‌‌کند؟! (از بابت وضوح بسیار سؤالات و جواب‌هایشان عذر می‌خواهم!)

حدس اخلاقی:
1- میزان سواد مدیران دولت الکترونیک را حدس بزنید! (قبلاً در مورد سواد ما مردم نوشته بودم!)

نتیجة استقرایی-اخلاقی را خودتان بگیرید!

(با تشکر از همکارم که این خبر را به من خبر دادند!)

ادامه مطلب

"قربون برم خدا را" یا چگونه با اینترنت بدویم؟!

وزیر ارتباطات در اظهارنظری تازه، گفته است: "خدمات الکترونیکی سبب معرفت به خداوند می‌شود."

دوستی می‌گفت: با چنین اوصافی، بهتر است محدودیت پهنای باند برداشته شود تا آنگونه که وزیر ادعا کرده، "مشغولیات" و "دوندگی‌های" مردم کمتر شود و فرصت بیشتری برای "شناخت خدا و حرکت به سوی کمال انسانی" پیدا کنند!

ادامه مطلب

شنبه، بهمن ۱۰

دربارة همايش ITC2010

اين مطلب را دربارة همايش ITC2010 نوشته‌ام که در ويژه‌نامه امروز (شنبه 10 بهمن 88) روزنامة فناوران منتشر شده است:

دومين همايش بين‌المللي مخابرات ايران در حالي به کار خود پايان داد که برگزاري آن حاوي نکاتي قابل توجه و در برخي موارد جديد بود؛ به چند نکته از این موارد اشاره می‌کنیم:

1- تغيير در نگاه مديران حوزة ICT‌: تأکید و توجه مهندس خسروي به موضوعاتي همچون حقوق کاربران، توجه به مجوزهاي همگرا، تأکيد مديرعامل شرکت مخابرات به مشتري‌مداري، نگاه به‌آينده و جايگاه پرسنل، نظرات مديرعامل کنسرسيوم خريدار مخابرات که رقابت را عامل پيشرفت شرکت مخابرات قلمداد مي‌کند و بر خلاف انتظار، به دنبال ايجاد انحصار نيست و... را می‌توان نشانگر آغاز تغييرات در فضاي ذهني مديران مخابرات کشور دانست.

2- حضور بازيگران جديد در عرصة ICT‌ کشور: حضور مديران ارشد بانک‌ها، صداوسيما و... در همايش به خوبي نشانگر آن است که در فضاي همگراشده مخابرات، گريزي از همکاري و تعامل ميان مخابراتي‌ها و غيرمخابراتي‌ها نيست. ارائه جالب توجه و درعين حال گاه چالش‌برانگيز معاون رسانه‌هاي مجازی صداوسيما و بيان انتظارات وي در قالب شاخص‌هاي مخابراتي مانند پهناي باند و حتي ارائه پيشنهادي در مورد تشکيل کميته ملي مديريت باند وسيع، نشان‌دهنده آن است که مديران ارشد دستگاه‌هاي حاکميتي هم به اهميت ايجاد زيرساخت‌هاي نوين توسعه پي برده‌اند و در پي ترويج فرهنگ آن هستند.

3- در این میان، آنگونه که از بازخوردهای حین و بعد از همایش برمی‌آيد، حضور چهره‌های جدید از نهادها و سازمان‌های مرتبط (همچون دانشگاه‌ها، مشاوران ارشد وزیر ICT، نهاد ریاست‌جمهوری، نظام صنفي رايانه‌اي، شرکت فناوری اطلاعات و...) و نیز طرح مسائل نو و به‌روز، علاوه بر آنکه به جذابیت همایش افزوده بود، بار دیگر نقش گروه طیف را به عنوان کانون تفکر مخابرات ایران در فضاي ICT کشور نشان داد و این نکته را به اثبات رساند که طرح و حل مسائل این حوزه از کشور، جز با ملی‌نگری و جمع‌اندیشی و به میدان آوردن و دخیل کردن همه ذینفعان ممکن نیست. حضور تعداد قابل توجه مدعوین که علیرغم طولانی شدن مباحث، چه در روز نخست و چه در روز دوم، تا پایان مراسم حضور داشتند نیز بر این ادعا صحه می‌گذارد.

4- با توجه به اینکه در کنفرانس‌های بین‌المللی و منطقه‌ای کمتر نشانی از مدیران و برنامه‌ریزان ایرانی دیده می‌شود، حضور مدیران ارشد خارجی و تحلیلگران بین‌المللی در همایش مخابرات ایران، فرصتی را فراهم آورد تا مدیران و برنامه‌ریزان و نیز صنعتگران و فعالان بخش خصوصی ICT کشور، از نظرات و تجربیات آنان بهره‌ گیرند.

گروه علمی تحلیلی طیف امیدوار است برگزاري این همایش در آستانه تحولات جدید ساختاری، مدیریتی و تکنولوژیک در حوزة ICT کشور، توانسته باشد پرتو نوری بر زوایای آشکار و پنهان این حوزه انداخته و تاحدی، مسیر آینده را برای تصمیم‌‌گیران و برنامه‌ریزان روشن کرده باشد. حال، گام نهادن در این مسیر، همت و تلاش مجریان و مدیران و همچنين، حمایت صاحبنظران، برنامه‌ریزان، دولتمردان و به‌ويژه مديران تازه‌نفس را می‌طلبد.

این مطلب را در تحلیلگر فاوا هم بخوانيد.

ادامه مطلب

پنجشنبه، بهمن ۱

خصوصی‌سازی مخابرات یا بازگشت به اصل؟!

این مطلب را به عنوان سرمقالة شمارة 20 طیف برق نوشته‌ام:

مقدمه

آیا با خصوصی‌سازی شرکت مخابرات، این شرکت به "اصل" خود باز گشته است؟

پاسخ به این سؤالِ "دوپهلو"، مستلزم طرح و بررسی نکات، سؤالات و نگرانی‌هایی است که در این مقال قصد داریم به برخی از آنها بپردازیم. می‌خواهیم صرف‌نظر از اتفاقات و روندهای گذشته و حال، به آینده مخابرات نگاهی بیندازیم و بپرسیم که برای عاقبت‌به‌خیر شدن مخابرات کشور، چه باید کرد؟

اما چرا دوپهلو؟ (شرکت) مخابرات ایران تاکنون دولتی بوده است؛ حال با فرایندی که نیازی به شرح دوبارة آن نیست، تغییراتی در مدیریت و مالکیت آن ایجاد شده است. از این فرایند به "خصوصی‌سازی" یاد می‌کنند؛ مطلوب آن بود که مالکیت و مدیریت این شرکت به بخش خصوصی (مردم) واگذار شود. اما "بسیاری" اعتقاد دارند که چنین نشده و مخابرات، همچنان در دست دولتی‌ها (یا شبه‌دولتی‌ها) است.

اینگونه است که "اصل" در سؤال فوق دو معنا می‌یابد:
• "مردم" که صاحبان مخابرات (و صاحبان هر آنچه در این مملکت وجود دارد) هستند؛
• "دولت" که تاکنون مدیریت مخابرات را بر عهده داشته و به اعتقاد "بسیاری"، همچنان مالک و مدیر مخابرات است؛

اصل مطلب
پاسخ به اینکه مخابرات به اصل خود بازگشته یا خیر و کدام اصل، زمانی مشخص می‌شود که گذشته را (فعلاً) رها کنیم؛ ساده بگوییم: "سبویی" افتاده و "روغنی" ریخته؛ حال چه باید کرد؟ چه باید کرد که این فرایند (فارغ از چندوچون‌های اولیه‌اش) به سرانجامی درست برسد؟ چه باید کرد که مخابرات به اصل خود (مردم) بازگردد؟

حرف ما این است: ابهامات برگزاری مزایده و موارد دیگر حاشیه‌ای را رها کنید و به این سؤال بپردازید که چه باید کرد تا آنچه از خصوصی‌سازی مخابرات دنبال می‌شد، محقق شود؟ چند نکته و سؤال را مطرح می‌کنیم و توضیح و پاسخ و فکر در مورد آنها را به اهل نظر می‌سپاریم.

پیش از آن، دو واقعیت
• واقعیت نخست: شرکت مخابرات از دولت رها شده و به تبع آن، از دیدرس نظارت نهادهای ناظر بر دولت، همچون مجلس، دیوان محاسبات و... دور افتاده است. اگر تاکنون مخابرات دولتی وظایفش را به درستی انجام نمی‌داد، این ناظران "می‌توانستند" با استفاده از ابزارهای مختلف نظارتی و اجرایی، مانع از تداوم روندهای نادرست شوند؛ جاهایی هم که باید تکالیفی در جهت منافع ملی به دوش مخابرات گذاشته می‌شد، بازهم نهادهایی مانند مجلس دستشان باز بود که وارد شوند و برنامه و اجرا بخواهند. اما امروز اینچنین نیست و شرکت مخابرات فقط از قواعد قانون تجارت تبعیت می‌کند (آنچنانکه که مدیرعامل این شرکت در آخرین مصاحبة خود از تدوین آیین‌نامه جدید معاملات شرکت مخابرات خبر داده است) .

• در این میان، واقعیت دوم و مهم این است که با مشخص‌ شدن برنده مزایده و ترکیب سهامداران و هیأت‌مدیره، می‌بینیم که مخابرات همچنان دولتی (یا شبه‌دولتی) است.

• جمع این دو واقعیت این می‌شود که مخابرات امروز، دولتی است اما رها و آزاد از نظارت مجلس و در نتیجه، (و در یک نگاه بدبینانه) می‌تواند به سمت مسؤولیت‌ناپذیری و فرار از پاسخ‌گویی پیش رود. در اینجاست که مهمترین سؤال خود را نشان می‌دهد:

سؤالات و پیش‌نیازها
1- مجلس و سایر نهادهای ناظر چگونه می‌خواهند بر روند آینده توسعة مخابرات در کشور نظارت کنند؟ آیا آنچه مد نظر برنامه‌نویسان کلان کشور است (مانند اهداف چشم‌انداز یا برنامه‌های پنج‌ساله) به درستی محقق خواهد شد؟ اساساً چه تضمینی برای پی‌گیری این اهداف از سوی یک نهاد خصوصی وجود دارد؟

2- آیا اصولاً سیاستگذاران مملکت، متوجه شده‌اند که از این پس، "مخابرات" خصوصی شده و در برنامه‌های کلان باید نگاهشان را نسبت به جایگاه این شرکت عوض کنند؟ برنامه‌ریزان و حتی مدیران وزارتخانه (از وزیر گرفته تا رده‌های پایین‌تر) باید بدانند که دیگر متصدی مخابرات نیستند و متولی یا ناظر شده‌اند (اگرچه قبلاً هم باید اینگونه می‌بود؛ اما مشغله توسعة موبایل و کندن زمین و نصب آنتن، فرصت تفکرات توسعه‌ای و حاکمیتی به مدیران نمی‌داد!)

3- در حوزة مخابرات، مجلس تاکنون بیشتر به موضوعاتی پرداخته که جنبه تصدی‌گرایانه دارد: تاکنون مجلس در سؤال و استیضاح وزیران و مدیران، بیشتر از ضریب نفوذ موبایل پرسیده تا مثلاً از ایجاد فضای رقابت در بازار مخابرات ایران. (البته دست گذاشتن بر موضوع استقلال رگولاتوری، صرف‌نظر از نحوه پرداختن به آن، نقطه مثبتی در کارنامه مجلس است) بیم آن می رود که اصولاً مجلسیان و سایر نهادهای ناظر، با سازوکار و موضوعات حاکمیتی آشنا نباشند! این هم نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

4- تعامل شرکت مخابراتِ تازه‌خصوصی‌شده با رگولاتور مخابرات چگونه خواهد بود؟ آیا بازهم از انجام خواسته‌های سازمان تنظیم مقررات سر باز خواهد زد؟ در این زمینه مثال‌ها و نکات زیر قابل توجه است:
• ماجرای شرکت‌های PAP‌ همچنان از مشکلات لاینحل بین شرکت مخابرات و شرکت‌های خصوصی است؛ تاکنون که شرکت مخابرات دولتی بود، امور اینگونه پیش رفته، حال که خصوصی‌شده و از هفت دولت آزاد، سازمان تنطیم مقررات چه برنامه و رویکردی در پیش خواهد گرفت که اپراتور غالب را مجاب کند که به خواسته‌هایش تن در دهد؟ تجربة کشورهای دیگر نشان می‌دهد موضوع "آزادسازی حلقه‌های محلی" یا همان LLU از پیش‌زمینه‌های توسعة فناوری‌ها و خدمات جدید در فضای مخابرات است. این همان موضوعی است که به نظر می‌رسد از مهمترین چالش‌های بین رگولاتوری و شرکت مخابرات باشد.

• تضمین کیفیت خدمات و حقوق کاربران، شاید مهترین وظیفه سازمان تنظیم باشد؛ در این زمینه، این سازمان چگونه می‌خواهد بازوهای نظارتی و اجرایی خود را بر فعالیت‌ها و خدمات شرکت مخابرات ایران بگستراند؟

5- در فضای جدید مخابرات، نقش شورای رقابت و مرکز ملی رقابت چه خواهد بود؟ تعامل این نهادها با رگولاتوری مخابرات چگونه تعریف خواهد شد؟ این سؤالات موضوع "استقلال" (یا انحلال) رگولاتوری را به یاد می‌آورد که البته طرح آن در مجلس به دلایلی مسکوت مانده است. لازم است که به این سؤال نیز پاسخی درخور داده شود.

6- در فضایی که می‌توان با کمی اغماض، از آن به فضای "کاملاً خصوصی" یاد کرد، قواعد بازی و رقابت تفاوت کرده است؛ به عنوان مثال، در حوزة موبایل موضوعاتی مانند جابه‌جایی شماره تلفن همراه (MNP) یا رومینگ ملی مطرح شده‌اند که پیش‌نیازهای رقابت عادلانه محسوب می‌شوند. حال، در این فضای کاملاً خصوصی، نگرش و برنامة وزارت ICT (و رگولاتور) برای تحقق چنین پیش‌نیازهایی چیست؟ آن هم در برابر اپراتور غالبِ تازه‌خصوصی‌شده‌ای که به نظر می‌رسد از قدرت و اقتداری فراوان! برخوردار است و مسلماً به‌راحتی، زیر بار پذیرفتن چنین مواردی نخواهد رفت.

7- علاوه بر این سؤالات که باز هم می‌توان به آنها افزود، مواردی دیگر نیز به ذهن می‌آید که بیشتر به خود شرکت مخابرات مربوط می‌شود:
• برنامه‌های توسعه‌ای این شرکت برای آینده، به عنوان شرکتی که دیگر صرفاً مجری سیاست‌های دولت نخواهد بود و باید نگرش اقتصادی و تجاری را بر فعالیت‌های خود حاکم کند؛

• جایگاه آینده‌نگری و تحقیقات در برنامه‌های این شرکت، حرکت به سمت خدمات و فناوری‌های جدید؛

• تعاملات بین‌المللی و منطقه‌ای شرکت مخابرات ایران و حتی برنامه‌های این شرکت برای حضور در بازارهای منطقه‌ای و جهانی؛

• برنامه‌های این شرکت برای ارائة خدمات جدید (که البته برخی از این خدمات منوط به ورود اپراتور سوم شده که آن هم در راه‌های تنگ و پیچ‌درپیچ سیاست‍‌‌زدگی، گم شده است!)؛

اهمیت طرح این نکات از آن جهت است که چون شرکت مخابرات تاکنون دولتی بوده، می‌توان گفت اصولاً به این موضوعات نیندیشیده است؛ پس از این، مشترکان این اپراتور بهانة دولتی بودن را نمی‌پذیرند و با مقایسة خدمات آن با سایر اپراتورهای موجود و در راه، به سمت آنها کوچ خواهند کرد؛ البته امیدواریم که اپراتور غالب تلاش نکند با روش‌های غیررقابتی و انحصاری، مانع از فعالیت سایر اپراتورها و نیز کوچ مشترکان خود شود! (قابل توجه وزارتخانه و مجلس!)

اصطلاحی در دنیای اقتصاد رقابتی هست به نام "قانون طلایی" (Golden Rule) بدین معنی که هریک از رقیبان که بتواند در تدوین قوانین بازی نقش مؤثرتری ایفا کند، برنده نهایی و همیشگی خواهد بود. در یک فضای رقابتی که رقبا تنها از طریق جلب رضایت مشتریان و تحت قوانین بازی که حاکمیت تدوین کرده و بر اجرای آن نظارت دارد، به رقابت می‌پردازند، فقط آنها که کمیت و کیفیت بالاتری را ارائه می‌کنند باقی می‌مانند و به تدریج با افزایش قدرت و نفوذ خود می‌توانند قوانین بازی را هم به نفع خود تغییر دهند؛ اما همواره مدیون همان رضایت مشتری هستند.

حال در فضایی که یک منازع بی‌رقیب ناگهان در بازار ظاهر شود و بخواهد از این قانون طلایی به نفع خود استفاده کند، دیگر به رضایت مشتری نیازی ندارد؛ چون با علل و اسباب دیگری به صدر بازار رسیده است؛ در این حالت، رضایت کاربران در رده اولویت‌های چندم این بازیگر خواهد بود. در چنین فضایی چه کسی باید منافع مردم را پاسداری کند؟

و در پایان
آنچه گفتیم، اینگونه خلاصه و تکمیل می‌شود: در فضای جدید مخابرات، برای تحقق اهدافی که از خصوصی‌سازی مخابرات دنبال می‌کنیم، باید این موارد مورد توجه قرار گیرند:
• جایگاه و نقش وزارتخانه در دوره پس از خصوصی‌سازی
• جایگاه رگولاتوری و شورای رقابت در فضای آینده مخابرات
• مهمترین مشکلات و دغدغه‌های رگولاتوری پس از خصوصی‌سازی و راهکارهای غلبه بر آنها
• سیاست‌گذاری مخابرات کشور و نقش شرکت مخابرات ایران به عنوان اپراتور غالب بازار در آن
• فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی فراهم کردن زیرساخت‌های فنی، قانونی و... برای فعالیت اپراتورها
این نکات را به همراه آنچه مخاطبانمان طرح خواهند کرد، در دومین همایش بین‌المللی مخابرات ایران (ITC2010) بررسی خواهیم کرد.

امیدواریم با خصوصی‌سازی مخابرات، "سرکنگبین صفرا نیفزاید" و آینده به‌گونه‌ای رقم نخورد که مصداق "باز آوردن پشیمانی" برای عقلای قوم شود، یا آنگونه که بگوییم کاش عطایش را به لقایش می‌بخشیدیم! امیدواریم که مخابرات که تاکنون از "اصل" خود، یعنی مردم، دورمانده بود، به مردم بازگردد: حال که بسیاری می‌گویند سهامش به دست مردم نرسیده است (و کاهش ارزش آن 5درصد سهام نشان از آن دارد)، حداقل، منافع حاصل از توسعه‌اش به سود مردم باشد.

این مطلب را در تحلیلگر فاوا هم بخوانيد.

ادامه مطلب

سه‌شنبه، دی ۲۹

پازل مخابرات ایران یا "هرگز نقاش خوبی نخواهم شد"

این روزها: عضو کمیسیون تنظیم مقررات به ریاست رگولاتوری رسید و رییس رگولاتوری به عضویت هیأت‌مدیره زیرساخت درآمد؛ صرف نظر از درستی یا نادرستی این انتصابات، این خبر برایم به‌شدت یادآور یک بازی است: پازلی که در آن، فرد با جابجایی مهره‌هایی مسطح، تلاش می‌کند شکلی به‌هم‌ریخته را مرتب کند.

نکات بعدی را بخوانید و در مورد درستی این تشبیه و تصور، قضاوت کنید:

• در این بازی، تعداد مهره‌ها محدود است؛
• مهره‌ها درون یک کادر بسته قراردارند؛
• مهره‌ها (از کناره‌ها) در هم فرو رفته‌اند؛
• هر حرکت (جابجایی یک مهره) الزاماً تصویر را واضح‌تر نمی‌کند؛
• یک خانه همیشه خالی است و تصویر، همیشه (حتی اگر کامل شود) ناقص است؛
• اگر بخواهید یک مهره را در بیاورید، اسباب‌بازی‌تان خراب می‌شود (چون اصولاً بازی اینگونه ساخته شده است!)
• پس ازمدتی، مهره‌ها فرسوده و ساییده می‌شوند و حتی اگر کنار هم تصویری را تشکیل دهند، آن تصویر، مات و فرسوده خواهد بود؛
• و مواردی دیگر که پی‌بردن به آنها چندان سخت نیست!

و یکی دو سؤال بنیادی:

• اصولاً آیا تصویری که در پایان بازی شکل‌ می‌گیرد، زیبا و دلچسب خواهد بود؟ (البته اگر بازی تمام شود!)
• اگر (شما به عنوان بازیکن) وسط کار خسته شوید، چه می‌کنید؟ بازی و پازل را به فرد دیگری می‌سپارید؟ یک پازل جدید با تصویری جدید می‌خرید و بازی را از نو شروع می کنید؟ یا اصلاً از خیر بازی می‌گذرید؟

و یک سؤال دیگر:

• اگر بازی به نتیجه نمی‌رسد، آیا به خاطر این نیست که اصولاً مهره‌ها اجزای یک تصویر نیستند و در کنار هم هیچ شکلی را درست نمی‌کنند؟!

کاش به جای بازی با مهره‌ها، نقاشی یاد بگیریم!

این مطلب را در تحليلگر فاوا هم بخوانید.

ادامه مطلب

چهارشنبه، دی ۱۶

"صف تلفن ثابت در برنامة پنجم" یا ما چگونه برنامه‌ می‌نویسیم؟

معاون برنامه‌ریزی وزیر ICT‌ در حالی از رسیدن ضریب نفوذ تلفن همراه به عدد 87درصد در پایان برنامه پنجم سخن گفته که در حال حاضر و بر اساس آمار، این عدد بیش از 63درصد است.

در چنین وضعیتی، این سؤال به ذهن می‌رسد که آیا عدد 87 برای ضریب نفوذ موبایل در ایران 5 سال آینده، کمی کم نیست؟! در حالیکه کشورهای منطقه به ضریب‌نفوذهای بیش از 100 فکر می‌کنند و برخی هم رسیده‌اند، به نظر می‌رسد دولتمردان و سیاست‌گذاران ما اعداد و ارقام را آنگونه پیش‌بینی می‌کنند که تحقق آن چندان به زحمت و فکر و برنامه نیاز نداشته باشد! (اگر نخواهیم خومان را با امارات 200درصدی مقایسه کنیم، لااقل توجه کنیم که ضریب نفوذ موبابل ترکیه در سال 2009 بیش از 90درصد بوده که تا سال 2014 به بیش از 110درصد خواهد رسید.)

وقتی هم که (به جبر تکنولوژی و به لطف رقابت اپراتورها و طرح‌های توسعه‌ای آنها) شاخص‌ها از این پیش‌بینی‌ها فراتر رفت، سکان‌داران دولت در بوق و کرنا می‌کنند که برنامه‌ را 153.67درصد اجرا کردیم! و آن وقت کسی نیست که بپرسد پس آنچه در زمان برنامه‌ریزی پیش‌بینی شده بود، از کجا آورده بودید.

البته آنان که در جلسات تدوین برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه (کارگروه ارتباطات) در وزارت ICT‌ حضور داشتند می‌دانند که این عدد و رقم‌ها از کجا و چگونه به دست آمده است. دریغ از ذره‌ای نگاه ملی، مطالعات مستند و دقیق در مورد آینده خدمات و تکنولوژی‌های مخابراتی، جایگاه فعلی و آینده ایران در منطقه، تطبیق برنامه و احکام پیشنهادی با سند چشم‌انداز (برنامه باید گامی برای تحقق چشم‌انداز باشد)، وضعیت سایر کشورها و...

حال، بگذریم که آنچه معاون برنامه‌ریزی وزیر از اهداف برنامه پنجم گفته‌اند، بویی از تحولات آینده مخابرات و ظهور سرویس‌های نو و به تبع آن، اصلاح شاخص‌های فعلی توسعة ICT‌ نبرده است؛ وی (یعنی برنامه پنجم!) همچنان بر شاخص‌هایی همچون پوشش جاده‌ای تأکید می‌کند و برای مدت زمان انتظار برای دریافت خط تلفن ثابت عدد می‌دهد. (به این یکی خوب دقت کنید تا میزان سطح و عمق برنامه‌ریزی در ایران را متوجه شوید و نیز تصور برنامه‌ریزان را از حداقل‌هاي خدمات مخابراتی!)

نکته آخر آنکه از همین سخنان و از پیش‌نویس همین برنامه پنجم که تدوین شده است، معلوم می‌شود که مدیران هنوز متوجه نشده‌اند که جایگاه‌شان حاکمیت است و نه تصدی‌گری. اگر تا دیروز وزارت ICT را همان شرکت مخابرات تصور می‌کردند و وزیر خود را مدیرعامل این شرکت می‌دانست، امروز با خصوصی‌شدن مخابرات (حداقل در حرف، که عملش جای تأمل دارد) دولتمردان باید به جایگاه اصلی خود برگردند: برنامه‌ریزی‌کنند؛ زیرساخت‌های قانونی و فرهنگی را فراهم کنند؛ داوری کنند؛ داوری کردن را یاد بگیرند؛ استراتژی تدوین کنند؛ داشتن تفکرات ملی و توسعه‌ای را تمرین کنند؛ برنامه‌نویسی را یاد بگیرند و خیلی کارهای دیگر که (احتمالاً) تاکنون به خاطر روزمرگی ناشی از مشکلات موبایل و افزایش ضریب نفوذ و غیره، مجال پرداختن به آنها را پیدا نکرده‌اند.

بگذریم.

اين مطلب را در تحلیلگر فاوا هم بخوانید.

ادامه مطلب

دوشنبه، آذر ۳۰

نوشتن یا ننوشتن؟

اینکه می‌خوانیم برخی روزنامه‌ها به دلیل آنچه "استنكاف از انجام رسالت خود" نامیده شده، اخطار گرفته‌اند، نشان می‌دهد که در این دیار، علاوه بر آنکه رسانه‌ها در بسیاری موارد، حق "نوشتن" ندارند، حق "ننوشتن" هم ندارند!

ادامه مطلب

شنبه، آذر ۲۱

مرگ خاموش مخابرات

دکتر سلیمانی پور مدیرعامل شرکت توسعه اعتماد مبین، خریدار بلوک مدیریتی سهام شرکت مخابرات درگذشت.

آیا مرگ وی را، آنگونه که اعتماد نوشته است باید به مرگ ایده‌ها و برنامه‌های او برای توسعة مخابرات تعبیر کرد یا (در نگاهی بدبینانه‌تر) نشانه‌ای دانست از مرگ امید و آرزوی توسعة مخابرات کشور که نه با این حادثه، که با واگذاری بحث‌برانگیز و پرحاشیة مخابرات رقم خورده است؟ امید که اینگونه نباشد!

اين مطلب را در تحلیلگر فاوا هم بخوانید.

ادامه مطلب

شنبه، آبان ۲

نمایشگاه مطبوعات؛ به همین سادگی، به همین خوشمزگی

آنچه می‌نویسم، حاصل بازدید از نمایشگاه مطبوعات در دو روز اول است:

در بازدید از نمایشگاه، آنچه در نگاه اول ممکن است توجهت را جلب کند، نظم و ترتیب حاکم بر فضای آن است و همچنین، غرفه‌های تزیین‌شدة برخی خبرگزاری‌ها و نشریات. اما وقتی به همة غرفه‌ها سر زدی و از نزدیک هر کدام را دیدی، در آخر کار، می‌فهمی که چیزی دستگیرت نشده است؛‌ در زیر این پوستة ظاهراً پر زرق‌وبرق، چیزی یافت نمی‌شود جز:

1- غرفه‌های سوت و کور نشریات تخصصی مانند دریانوردی و گردشگری و...؛ به نظرم نشریات تخصصی هم از نمایشگاه امسال استقبال نکرده‌اند؛ تعداد انگشت‌شمار آنها اینگونه نشان می‌دهد.

2- سه چهار غرفه مربوط به نشریات حوزه فناوری اطلاعات و کامپیوتر که در بخش نشریات تخصصی دور هم جمع شده‌اند و وضعیتی بهتر از سایر نشریات تخصصی ندارند.

3- نشریات مذهبی و فلسفی که ناگفتنش بهتر است.

4- غرفه‌های خبرگزاری‌های اصلی کشور: ایرنا، ایسنا، فارس و...؛ ایسنا و ایرنا در کنار هم؛ ایسنا جمع‌وجورتر با تعداد نفرات بیشتر از ایرنا. در غرفة ایرنا دنبال کسی ‌گشتم که بتوانم با او صحبت کنم؛ وقتی بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر آمد، در برخورد و پاسخ به من، آنقدر غیرحرفه‌ای و ناشیانه برخورد کرد که گویی نماینده یک نشریة کوچک و بی‌نام‌ونشان است و نه مسؤل غرفة مهمترین خبرگزاری رسمی کشور!

5- بیش از سی‌چهل پایگاه خبری (از تابناک گرفته تا جهان‌نیوز) که نمی‌دانم طبق چه ضابطه و اصولی کار می‌کنند. به هر حال، داستان، داستان سربالا رفتن آب است! شاید هم نواختن شیپور. راستی، آیا اینان می‌خواهند (در نبود مطبوعات حرفه‌ای) نقش رکن چهارم دموکراسی را در کشور ما بازی کنند؟ آیا رشد سریع تعداد این پایگاه‌های خبری را می‌توان نشانه‌‌ای از آزادی فضای رسانه‌ای دانست؟

6- و روزنامه‌های سراسری: به غیر از همشهری و ایران و جام‌جم و اعتماد، دیگران را بعضی‌هایشان را تاکنون در هیچ دکة روزنامه‌فروشی ندیده‌ام؛ برخی هم که هر روز صبح روی دکه‌ها می‌بینم، اینجا نبودند؛ در مجموع، یکی دو روزنامة منتقد در نمایشگاه حاضرند و بقیه، همه، روابط عمومی دولت.

البته روزنامه‌‌های اقتصادی هم هستند؛ یکی‌شان شعارش این است: "انتخاب‌شده به عنوان بهترین منتقد دولت" و از عکسی که در غرفه نصب کرده‌اند، معلوم می‌شود که این انتخاب را "دولت" انجام داده است! و غیر از این عکس، باز هم بر در و دیوارش، همه عکس‌های دولتیان!

7- و البته نباید فراموش کرد: نشریات آشپزی، روانشناسی، جدول و سرگرمی.

8- گوشه‌ای از نمایشگاه هم، نشریات محلی و ادارات ارشاد استان‌ها؛ وقت دیدنش را نداشتم و می‌دانم که چیزی دندانگیرتر از تهرانی‌ها ندارند.

9- و طبقه دوم،‌ نشریات خارجی.

و غرفه‌داران؛ غرفه‌دارانی که چندان به آدمهای مطبوعاتی شبیه نیستند و حتی برخی‌هایشان، نام دبیران سرویس روزنامة خود را هم نمی‌دانند! نمادی از میزان اهمیتی که صاحبان نشریات برای نمایشگاه قائل شده‌اند و البته نشان‌دهندة میزان احترامشان به مخاطبان و بازدیدکنندگان!

در مجموع، کاملاً مشخص است که همة بضاعت مطبوعاتی ما همین است. تصویری از واقعیت مطبوعات جامعه و جامعة مطبوعاتی در "شب"ستان مصلای تهران. به همین سادگی. به همین خوشمزگی!

ادامه مطلب

شنبه، مهر ۱۸

برگزاری کنفرانس ششم انجمن رمز ایران

ششمین کنفرانس انجمن رمز ایران، چهارشنبه و پنج‌شنبه گذشته (15 و 16 مهرماه) در دانشگاه اصفهان برگزار شد که من هم در آن حضور داشتم.

علیرغم اینکه ظاهراً کنفرانس انجمن رمز یک کنفرانس علمی و آکادمیک است، برگزاری سه میزگرد در کنار آن، رنگ‌وبویی تحلیلی و چالشی به آن داد. به‌ویژه میزگرد اول که در پایان روز نخست (ساعت 19 تا 21) در مورد جایگاه امنیت در برنامه پنجم برگزار شد و با ارائة بحث‌های جذاب توانست تا پایان، بیش از 120 نفر حاضر در سالن را بیدار و سرحال نگه دارد.

در دو میزگرد دیگر، به موضوعات "امنیت در پرداخت الکترونیک" و "پدافند غیرعامل" پرداخته شد. مهندس مهدیون، مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات در میزگرد سوم حضور داشت.

از آمارهایی که در میزگرد برنامه پنجم ارائه شد، این دو سه تا جالب است: بر اساس احکام پیشنهادی برنامه پنجم قرار است تا پاین این برنامه، سهم ICT از تولید ناخالص داخلی به 2درصد برسد؛ 1.5درصد صادرات غیرنفتی از این حوزه تأمین شود و 60درصد از محصولات مرتبط به حوزة امنیت، از داخل تأمین شود.

نمایشگاه جانبی کنفرانس هم با حضور کمتر از 10 شرکت (آن هم بیشتر از شهر اصفهان) در نگاه اول چندان جذاب و پربار به نظر نمی‌رسید؛ مگر اینکه حوصله‌ می‌کردی و حرف‌های شرکت‌کنندگان را می‌شنیدی!

پوشش خبری کنفرانس چندان مطلوب نبود و به جز یکی دو خبر، آن هم در خبرگزاری‌های عمومی و نه تخصصی، خبری از این کنفرانس ندیدم. خبری هم خودم تهیه کردم که پس از انتشار در سایت طیف، در ایستنا هم بازتاب یافت. بعد از ضعف عملکرد برگزارکنندکان، به نظرم برگزاری کنفرانس در شهری غیر از پایتخت (حتی اگر این شهر اصفهان باشد) عامل مهمی برای این نقص بود.

خبری از کنفرانس انجمن رمز در ایرنا

ادامه مطلب